کد مطلب:106447 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:162

خطبه 062-نکوهش دنیا











[صفحه 340]

از خطبه های آن حضرت (ع) است آگاه باشید دنیا سرایی است كه هیچ كس از عذاب آخرت در آن به سلامت نماند مگر این كه در آن كار شایسته ای انجام دهد. و هیچ كس در اموری كه مربوط به دنیاست رستگار نگردد، رستگاری در كاری است كه صرفا برای خدا باشد. متوجه باشید مردم در دنیا گرفتار امتحان و آزمایش شده اند، هر كه به دنیا دل ببندد به هلاكت می رسد و هر كه از دنیا دل بر داشته و برای آخرت عمل كند نجات می یابد. آنچه برای زندگی دنیا به دست آورند با حسرت و اندوه باید بگذارند و از دنیا بیرون روند، و برای اندوخته دنیایی خود سخت مورد محاسبه قرار گیرند. ولی آنچه كه در دنیا برای آخرت ذخیره كنند بر آن وارد شده و در جایگاههای خوب و عالی سكنی گزینند. دنیا در نظر خردمندان همچون سایه ای است كه هنوز گسترش نیافته جمع شده و هنوز زیاد نشده كم و ناقص گردد، یعنی سریع الزوال است. می گویم (شارح) واژه بینا در عبارت حضرت در اصل بین و به معنای وسط بوده است، فتحه نون را با اشباع خوانده اند بینا شده است، و گاهی كلمه ما را بدان افزوده و بینما می خوانند. ولی معنا در همه صور تغییر نمی كند. بین در این عبارت ظرف است و معنای حقیقی، آن این است كه

سایه، میان گستردگی و جمع، زیاد و نقصان دور می زند گاهی گسترده و گاهی جمع می شود، در یك زمان افزوده می شود و باز به تدریج كم می گردد. همواره سایه این حالات را به خود می گیرد. غرض از بیان این خطبه، برحذر داشتن مردم از فریفته شدن به دنیا، وآگاه ساختن آنان بر وجوب اطاعت و فرمانبرداری از اوامر و فرمانهای خداوندی است. برای تامین این منظور اوصافی را برای دنیا به شرح ذیل بیان فرموده اند: 1- دنیا بدین گونه است كه سلامت آخرت جز در این عالم برای كسی حاصل نمی شود!. توضیح مطلب این كه: جز دنیا و آخرت دنیای دیگری وجود ندارد و با توجه به این كه اسباب سلامت غیر از زهد و پارسایی، عبادت و ریاضتهای شرعی چیز دیگری نیست و هیچ یك از امور یاد شده فوق، در جهان آخرت میسر نمی شود. چه این كه تمام اینها از اموری هستند كه به جسمانیات انسان مربوط می شوندبنابراین روشن شد كه سالم ماندن از افات آخرت جز در دنیا حاصل نشده و به دست نمی آید. برای سالم ماندن از آفات دنیا كه و بال آخرت نگردند و كیفر عذاب را ایجاب نكنند، در همین دنیا باید كوشید و زمینه سلامت را فراهم ساخت. 2- چیزهایی كه متعلق به دنیا هستند نجات بخش نیستند! این عبارت حضرت اشاره دارد

به زشتی ریاء در گفتار و كردار آدمی، و انسان را برحذر می دارد از كلیه رفتار و كرداری كه در آنها قصد دنیا باشد، هر چند به ظاهر نمای آخرت را داشته باشند، زیرا كارهای ریایی سودی در نجات از عذاب آخرت ندارند، و چه بسا كه موجب هلاكت نیز می شوند روشن است كه پرداختن به امور، دنیا، آخرت را به فراموشی می سپارد. 3- مردم در دنیا گرفتار امتحان شده اند، فتنه در عبارت خطبه به عنوان مفعول له و یا جانشین حال، منصوب است یعنی مردم به منظور امتحان گرفتار شده اند، و یا معنی چنین است كه مردم گرفتار شده اند در حالی كه باید امتحان شوند. این سخن امام (ع) شبیه كلام خداوند در آیه شریفه است. كلمه فتنه در آیه شریفه و نبلوكم بالخیر والبر فتنه و الینا ترجعون نیز همین دو حالت را دارد كه یا مفعول له و یا حال است. ما بزودی درباره گرفتاری دنیا و این كه چگونه دنیا فتنه است بحث خواهیم كرد. منظور از آیه كریمه: و نبلوكم.... شما را خواهیم آزمود، این نیست كه خداوند، به آنچه احوال بندگان خواهد بود آگاه نبوده و پس از خلق و آفرینش آنان را بگرفتاریهای دنیا می آزماید زیرا خداوند متعال به آنچه بوده و خواهد بود، حتی پیش از وجود، بر آنها واقف است چنان كه خ

ود می فرماید: و ما من عائبه فی السماء والارض الا فی كتاب مبین ما اصاب من مصیبه فی الارض و لا فی انفسكم الا فی كتاب من قبل ان نبراها ان ذلك علی الله یسیرا. بلكه معنای واقعی حقیقت آزمایش این است كه چون انسان در سرشت و طبیعت انسانی خود دارای قوای شهوت و خشم است و هر یك از این قوا نیز دارای كششها و جاذبه هایی هستند كه او را به لذتهای آماده دنیا فرا می خوانند، سرور و خوشحالی انسان در دنیا، جز به همین بهره های دنیوی و مادی به چیز دیگری نیست. نفوس انسانی آمیخته به همین شهوات و تمایلات می باشد. در بیشتر موارد انسان، به فكر ارضای همین خواسته هاست، بطور طبیعی بیشتر مردم، جذب همین امور دنیایی شده پیرو لذات شده از گرایش به آخرت سرباز زده، مشغول خوشیهای زودگذر می گردند. به گونه ای كه تصور غیر دنیا را هم ندارند، با وجودی كه از انسان خواسته شده است، كه ضد خوشیهای زودگذر، دنیوی را، انتخاب كند، و با قوای شهویه مخالفت كند، و از پیروی نفس سر برتابد، و به اموری توجه كند كه، فراتر از خوشیهای دنیوی باشند. آری خوشیهایی كه حتی به توصیف ما در نمی آیند. در همین راستا وظیفه انبیا بر حذر داشتن مردم از توجه به دنیا و تشویق بر انتخاب نعم

تهای آخرت بوده است. و این جز با مبارزه و مخالفت با نفس ممكن نمی شود. امتحان انسانها، چنین تحقق پیدا می كند كه اگر پیرو هوای نفس گردند هلاك می شوند و اگر با هوای نفس مخالفت كنند نجات می یابند. اگر بخواهیم برای روشن شدن بیشتر موضوع مثالی بیاوریم چنین خواهیم گفت: اگر شخصی بخواهد درجه اعتمادش را نسبت به بنده اش بداند و صبر او را بر مشكلات بسنجد، برای او تمام خوشیها را فراهم و در كنار این همه خوشی و لذت او را موظف به انجام كاری سخت و دشوار می كند كه اگر بنده مزبور بخواهد آن كار طاقت فرسای وقت گیر را انجام دهد، ناگزیر است، از خوشیهای آن چنانی چشم پوشی كرده و وقت خود را به عیش لذت تلف نكند. حال اگر چنین بنده ای به انجام تكلیف پرداخت از امتحان سفید رو بیرون می آید. آزمایش و امتحان خداوندی نیز چنین است. با این مثال كه آوردیم، فتنه بودن امتحان نیز روشن گردید، زیرا فتنه همان امتحان و آزمایش است، كه اگر انسان لذات حاضر و خوشیهای موجود را برگزیند، به گمراهی افتاده به خواسته های نفسانی جذب گردیده و از طریق حق دور شده است. 4- حال دنیا این است كه مردم به ناچار روزی از آن خارج شده و در برابر هر چه از آن برگیرند مورد محاسبه

واقع خواهند شد. این عبارت حضرت برای تذكر به انسانهاست كه اگر از دنیا چیزی برمی گیرند، از آن قصد آخرت كنند، به طریقی كه برایشان در دنیای دیگر مفید واقع شود، از اموری كه صرفا به درد دنیا می خورد به دو دلیل نفرت داشته باشند. الف: لزوم جدا شدن انسان از مالی كه ذخیره كرده و خواه ناخواه روزی از دنیا اخراج می شود. ب: در آخرت برای مال اندوخته خود باید حساب پس دهد. حساب آخرت از دیدگاه اهل دیانت و شریعت بسیار روشن است. آنها می گویند خداوند قدرت دارد كه به حساب مردم در یك لحظه برسد، زیرا خدا را هیج گفتاری از توجه به گفتار دیگر باز نمی دارد و لذا به خداوند سریع الحساب گفته اند. اما فلاسفه و حكما برای حساب خداوند در آخرت، معنای دقیق تری را در نظر گرفته اند كه توضیح آن نیاز به مقدماتی دارد. و به ترتیب زیر: 1- زیاد انجام دادن یك عمل و تكرار آن، موجب پدید آمدن ملكات و حالاتی در نفس انسانی می شود، با بررسی كامل و دقت لازم در رفتار انسانها می توان این حقیقت را درك كرد. بنابراین، اگر شخصی بر عملی از اعمال بیشتر مواظبت كند و آن را انجام دهد، اثر این حالت نفسانی، در انسان قویتر بوده و فراوان تر ظاهر می شود. 2- با فرض این كه انج

ام هر عملی سبب ایجاد حالتی خاص در نفس انسانی می شود، اگر همان عمل را چندین بار تكرار كند هر تكراری در پیدایش آن حالت و ملكه نفسانی، تاثیر داشته، ملكه را در نفس انسان راسخ تر می نماید، بلكه باید گفت هر جزئی از عمل همین ویژگی و تاثیر را دارد. برای تشریح این موضوع دانشمندان، مثالی ذكر كرده و چنین بیان داشته اند. اگر كشتی بزرگی با باری معادل هزار من در آب افكنده شود، به اندازه یك وجب در آب فرو می رود، ولی اگر فقط یك دانه گندم در كشتی باشد، كشتی باندازه وزن همان یك دانه گندم در آب غوطه ور می شود، هر چند از نظر ما محسوس نباشد. حال كه این مثل را دانستی، هر عمل چه نیك یا بد به هر اندازه، كم یا زیاد، به مقدار خود در نفس انسانی اثر می گذارد، سعادت یا شقاوت، محسوس باشد یا غیر محسوس. با توضیح فوق، سر گفته حق تعالی كه فرموده است: فمن یعمل متقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره آشكار می شود. دانستی كه اعمال به وسیله جوارح، دست، پا و... انجام می گیرد، ناگزیر دست و پا و دیگر اعضا در روز قیامت بر علیه انسان به زبان حال بدین معنا كه اثر اعمال در جوهر نفس تحقق یافته و موجب صدور اعمال گردیده، گواهی می دهند. بنابراین صدو

ر اعمال از اعضای بدن به منزله شهادت دادن بر مكتسبات نفسانی است. پس از روشن شدن این موضوع، خواهی دانست كه حقیقت محاسبه به تعریف انسان باز می گردد، كه از مال و منال و فرزند و... چه چیز به نفع و چه چیز بر ضرر است و آنچه از ملكات خیر و شر در نفس حاصل شود، اموری هستند، كه جوهرا ضبط و نگهداری شده و بر ضرر یا منفعت انسان به كار می روند. از لحظه ای كه علاقه نفس از بدن جدا شود، آن حالات و ملكات آشكار گردیده و زیان ذاتی آنها بر علیه یا له انسان تحقق می پذیرد، حتی بسیار روشن تر از وقتی كه انسان در اعمال روزانه اش به حساب بنشیند و سود و زیان خود را بر آورده كند. بدین مناسبت است كه به ظهور ملكات نفسانی برای انسان، لفظ حساب را به كار برده اند زیرا فرض در هر دو، روشن شدن سود و زیان است. سخن حضرت به همین یقین و اطلاع در روز آخرت اشاره دارد كه فرموده اند: آنچه از زاد و توشه دنیایی برای آخرت بردارید بر آن وارد می شوید منظور كلام امام (ع) این نیست كه مقامات عالی، یا پست آخروی عین همان زاد و توشه دنیوی باشد، بلكه مقصود این است كه نتیجه حاصل شده، خیر یا شری است كه در نفس پدید می آید. بنابراین آنچه جهال و نادانان از نعمتهای دنیا

فراهم می آورند، كه برای خوردن و لذت بردن نفسانی و جسمانی شان باشد، از همین خواسته های نفسانی و شهوانی هیاتهای بسیار بدی در جوهر نفسانی آنها پدید می آید. و در قیامت بر همین صورتهای زشت وارد می شوند و میان آنها كه در عذاب جهنم جاویدند مسكن می گیرند اعمال شان تجسم یافته و آنها را فرا می گیرد عذابهای عمل از آنها دور نمی گردد و چون لباسی بر اندامشان پوشیده می شود. 5- دنیا در نظر عقلاء همچون بازتاب سایه است. با این توصیف كه حضرت برای دنیا آورده اند، اشاره به زود از بین رفتن دنیا كرده اند، و سپس خردمندان را به درك این حقیقت به دو دلیل اختصاص داده اند. الف: چون خردمندان از دیدگاه هوی و هوس به امور نگاه نمی كنند، بلكه نظر آنها با سنجش عقل همراه است. ب: وقتی كه به گویی خردمندان چنین نظری دارند، شنوندگان تمایل پیدا می كنند، كه در موضوع بیشتر دقت كنند. چون منظور حضرت از بیان این عبارت، متوجه ساختن شنوندگان، به زوال و از بین رفتن سریع دنیاست، كه درست بنگرند و عاقبت دنیا را در نظر بگیرند، این امر را به خردمندان نسبت داده است، تا شنوندگان از عقلاء پیروی كنند. سپس حضرت جهت شباهت دنیا را به سایه با عبارت بینا تراه بیان فرمو

ده اند. یعنی دنیا به مانند سایه، كه به زودی زایل گشته و از بین می رود. سپری می گردد و هنوز به خوبی نگاهش نكرده ای كه از میان رفته است. این نوع تشبیه در زبان عرب فراوان به كار می رود. شاعر می گوید: الا انما الدنیا كظل غمامه اظلت یسیراثم حفت فولت


صفحه 340.